لباس مجلسی مردانه از جنس طلا در آلمان به نمایش گذاشته شد

آغاز دهه 1930 شاهد رکود بزرگ بود.

اگرچه یک مرد معمولی نمی‌توانست در دنیای مد شرکت کند، بسیاری از آنها اغلب از مشاهده انتخاب‌های سبک کسانی که می‌توانستند لذت بردند.

فیلم‌های هالیوود بر روی پرده نقره‌ای به چراغ امیدی برای مرد طبقه کارگر در این دوران تبدیل شد.

مردان و زنان به طور یکسان با تحسین و اشتیاق به ستارگانی مانند فرد آستر، کلارک گابل، کری گرانت و گری کوپر با لباس شیک نگاه می کردند.

در دهه 1930 سطح ذائقه آمریکا در اوج خود بود و با هر کشور اروپایی رقابت می کرد.

زمانی بود که مردان آمریکایی به لباسی که می پوشیدند و تصویری که به نمایش می گذاشتند افتخار می کردند.

زمانی بود که مردان طبق قوانین رفتاری و آداب خاصی لباس مجلسی مردانه می پوشیدند.

“قوانین لباس مردانه” که اغلب به آنها اشاره می کنیم، در این دوره نوشته شده است.

“برای اولین بار مردان آمریکایی متوجه شدند که لباس نباید برای پنهان کردن خطوط طبیعی بدن، بلکه برای تطابق با آنها و در نتیجه تقویت هیکل مردانه پوشیده شود.

در عین حال لباس ها نباید خیلی واضح باشند.

در عوض، آنها باید بخشی از مردی می شدند که آنها را می پوشید.

ایده لباس این نبود که مرد را متمایز کند (همانطور که برای قرن‌ها اتفاق می‌افتاد، زمانی که پادشاهان و نجیب‌زادگان عمدتاً برای این کار لباس می‌پوشیدند) بلکه این بود که به او اجازه دهد تا فردی در میان افراد باشد….

آمریکایی‌ها بالاخره متوجه شدند که هدف از لباس‌های خوب، چاپلوسی کردن است تا ظاهری.

آلن فلوسر

با پایان جنگ جهانی دوم، مردان آمریکایی از استانداردهای بالا و اصول اولیه لباس زیبا که در دهه 30 ایجاد شده بود، دور شدند.

بخشی از این تغییرات در نیروی کار و از دست دادن رسمیت در زندگی روزمره بود.

با تقاضای کمتر، قیمت خیاطی های سفارشی افزایش یافت که به تولید انبوه لباس های مردانه به عنوان یک هنجار روزمره اجازه داد.

این دوره شاهد معرفی لباس های آماده تولید انبوه در آمریکا توسط برخی از برندها بود که هنوز هم امروزه به ما لباس می فروشند.

این روش های جدید تولید انبوه دارای نکات مثبت و منفی بود.

از یک طرف، لباس های اولیه ارزان تر و در دسترس تر از همیشه بود.

از سوی دیگر، تنوع کمتری در سبک‌های ارائه‌شده وجود داشت، و خیلی بدتر، این تولیدکنندگان بزرگ لباس متوجه شدند (درست مانند خودروسازان) که می‌توانند با ارائه تغییرات در سبک‌های هر سال یا حتی هر فصل، فروش را تحریک کنند.

این “چرخه روند” در خرده فروشی را آغاز کرد که توسط تولید کنندگان لباس برای کسب درآمد بیشتر ایجاد شد و توسط صنعت مجلات و همچنین برای کسب درآمد بیشتر منتشر شد.