اکثر فرشها از پشم گوسفندی ساخته میشوند که بادوام است، به راحتی رنگ میشود و به راحتی دسته میشود.
پشم موی شتر یا پشم بز به ندرت استفاده می شود.
بیش از حد کسل کننده برای ایجاد یک توده جذاب، استحکام پنبه و نخ صاف آن را به یک تار ایده آل تبدیل می کند (به زیر مراجعه کنید).
روفرشی 6 متری یزد بسیار پر فروش می باشد.
در شرق برای کل فونداسیون یا فقط برای تار استفاده می شود.
ابریشم به قدری گران است که استفاده از آن محدود شده است، اما هیچ ماده دیگری چنین فرش های مجلل و ظریفی را تولید نمی کند که تفاوت های ظریف رنگی با جذابیت خاصی را در نورهای مختلف نشان می دهد.
برخی از بهترین فرش های ایرانی قرن شانزدهم و هفدهم کاملاً از ابریشم هستند.
هرگز در اروپا برای گره زدن استفاده نشده است، اما اغلب از قرن پانزدهم پشم را در بافت ملیله های اروپایی تقویت کرده است.
از کتان در فرش های مصری، کنف برای پایه های فرش هندی و از هر دو ماده در فرش های اروپایی استفاده می شد.
از حدود سال 1820، جوت در زیرسازی فرش های ماشینی استفاده می شود.
فرشهای پرز گرهدار، ترکیبی از زیبایی، دوام و امکانات برای تنوع بینهایت، بیشترین لطف را به عنوان پوشش کف پیدا کردهاند.
مدتها پیش، بافندگان برای اولین بار شروع به تولید پارچههای پرز یا پارچههایی با سطحی متشکل از حلقههای نخ کردند و سعی داشتند مزایای منسوجات بافتهشده را با پشمهای حیوانی ترکیب کنند.
پرزهای گرهدار بر روی بافندگی روی پایهای از نخهای بافته میسازند که نخهای افقی را نخ پود و نخهای عمودی را نخ تار میگویند.
نخهای پرز رنگی که از آنها الگو تشکیل شده است، دور دو نخ تار محکم گره میخورند، بهگونهای که انتهای آزاد آنها از روی پایه بافته شده بالا میآیند و یک پرز پرزدار یا بالشتک ضخیمی از انتهای نخ تشکیل میدهند که یک طرف بافت پایه را میپوشاند.
گرهها در ردیفهایی بین نخهای پود به هم پیوسته و محکم کشیده میشوند که هر ردیف از تافتهای گرهدار را در جای خود در فونداسیون محکم نگه میدارد.
هنگامی که یک ردیف گره بسته می شود، آن را با یک شانه چکش مانند سنگین به ردیف های قبل می زنند تا در قسمت جلو، پرز به طور کامل هم تار و هم پود را پنهان کند.
هنگامی که یک منطقه بافته می شود، انتهای پرزها تا ارتفاع یکنواخت تراشیده می شود: در نوع اشرافی تر کوتاه و به اندازه یک اینچ (2.5 سانتی متر) در برخی از قالی های پشمالو عشایری.